این قسمت و تقدیر توعه...

 

بعضی وقتا اینقد دل ادم گرفته که انگار هر چی غم تو دنیا بوده


اومده سراغ تو!


شروع میکنی با خودت حرف زدن:


چرا اینجوری شد/چرا نشد/چرا...


پیش خودت میگی ای کاش همین الان بمیرم.اصلا خدا چرا من رو

 

اوردی به این دنیا؟میخواستی منو عذاب بدی؟پس چی؟چرا

 

راحتم نمیکنی؟

 

چرا اینقد قصه میکاری تو دلم؟


یه چند دقیقه ای ساکت میشی و میری تو فکر


میری تو خاطرات گذشتت.میگی:ای کاش الان اونوقت بود


ای کاش بر میگشتم به اون روزا.ای کاش و ای کاش و هزار تا از

این ای کاش ها


دلت میخواد اینقدر گریه کنی که از زور هق هق بمیری


میزنی زیر گریه.گریه میکنی و افسوس گذشته رو میخوری.اما چه فایده!


هر چقدر گریه کنی و افسوس بخوری بر نمیگردن.دیگه اون روزا

 

تموم شده.خودتم اینو میدونی.پس شروع میکنی به بهانه گیری


پیش خدا شکایت میکنی که چرا اون روزا به این زودی گذشت


خدا چرا با من اینجوری کردی؟چرا نذاشتی شاد باشم


اما بازم خودت میدونی که تقصیر خودته


میدونی که قدر روزای خوب زندگیتو ندونستی.میدونی که کفران


نعمت کردی.اره همون ناشکری خودمون رو میگم


یه دفعه یادت میفته که هیچ وقت خدارو شکر نکردی


خودتو پیدا میکنی اما میبینی داری از خدا دور میشی


به خدا میگی:اشتباه کردم خدا.اره همش تقصیره خودمه.هر بلایی


سرم اومده خودم سر خودم اوردم.خدایا منو ببخش و کمکم

کن.خدایا بهم صبر و قدرت تحمل سختیهارو بده


خدا قول میدم دیگه بنده ی خوبی برات باشم.اما دیگه فکر


نمیکنی که خدا قبول کنه.چون این بار اولت نیست که میخوای

 

بنده ی خوبی باشی.این اولین باری نیست که داری این حرفارو میزنی


اما خدا خیلی بزربازم بهت فرصت میده


ولی بعد از چند روز بازم غصه میاد سراغت


بازم گریه


بازم غم


اره بازم اینا میان پیشت


دیگه از زندگی خسته میشی


اما ...............................


نمیدونی هیچ کاری کنی چون از قدیما میگن:


بعد از هر خنده ای یه گریه ای هم هست


تو خنده هاتو قبلا کردی..........حالا نوبت گریه هاست


اما خدا بزراینا هم روزی تموم میشه


چون این دنیا فانیه و میگذره


حالا واسه هر کی یه جور میگذره


واسه یکی شاد شاد


واسه یکی غمگین غمگین


این قسمت و تقدیر تو بوده


 


[ یکشنبه 99/10/21 ] [ 7:5 عصر ] [ یگانه ] [ نظر ]