دختر که باشی
دختــــــرکه باشی .. دلت زود میگیره
از عالم و آدم ، وقتی یه حرف درشت بشنوی
وقتی دو رویی ببینی ، وقتی دروغ بشنوی ، وقتی خر فرض بشی .
دختــــــــرکه باشی ..قلبت زود میشکنه
از بودنایی که بوی موندن نمیدن ، از آدمایی که بودی آدمیت نمیدن ،
از دستایی ک بوی امنیت نمیدن.
دختـــــــر که باشی .. دلت تنگ میشه
واسه خاطرات دور دستی ک ته ذهنت شنا میکنن و نا خوداگاه غرقشون میشی ،
و هیچکس حال اونموقعت رو نمیفهمه مگه اینکه دنیای دخترونه
رو حس کرده باشه
دختـــــــر که باشی .. زود بغض میکنی
بغضی که خفت میکنه ، وقتی نتونی ، نشه ، نذارن ، ک بیرون بریزی
حرفایی ک تو دلت سنگینی میکنه
دختـــــــرکه باشی .. زود پیر میشی
از بعضی ادما .. بعضی اتفاقا .. بعضی دردا .. بعضی حرفا
دختـــــــر که باشی .. تنها رفیقت .. تنها حامیت .. دلسوزت
و تنها کسی ک دستش ، آغوشش بوی امنیت میده پدرته
دختـــــــر که باشی .. میدونی و میفهمی
اکثر آدمایی که دور و برت پرسه میزنن گرگن .. دروغن
اگه یه ذره مهربون باشی .. اگه یه ذره دختر باشی .. نابودت میکنن
دختـــــــر که باشی .. حتی اگه خیلیم ب خودت افتخار کنی ،
یه جاهایی خسته میشی از دختر بودنت ، گاهی حتی از بودنت ..
دختـــــــر که باشی .. برای همیشه دختری.
نمیتونی ادای ادمای بی تفاوت رو در بیاری ،
نمیتونی متنفر بشی ، نمیتونی تلافی کنی ، نمیتونی زمخت بشی ،
نمیتونی دختـــــــر نباشی!
کاشکی یه روزی می شد ... که هیچ دختری دیگه دختـــــــرنباشه
شاید ادما حرمتِ وجود دختــــــرُ درک میکردن
وقتی لطافتِ وجود دختر براشون بشه حســـرت .. وقتی نباشی..
اونموقع دنیا تازه میفهمه چی کَــــــمداره...