کاش دختر نبودم ...
گاهی وقتا آدما مجبورن از چیزایی که دوست دارن بگذرن،نمیدونم
شاید تو هم یکی از اون چیزایی باشی که من باید ازت بگذرم ولی
کاش گذشتن از آدمارو به ما یاد میدادن کاش این کارو بلد بودیم...
نمیدونم میتونم یا نه...گذشتن از کسی که بادل وجون دوسش دارم
کار آسونی نیست خیلی مشکله ولی چاره چیه کاری از دستم
برنمیاد گاهی وقتا از دختربودن خودم بدم میاد میگم ای کاش دختر
نبودم آخه ما دخترا حق انتخاب نداریم مسخره است نه...؟
خیلی مسخره است که خودت نتونی واسه زندگی خودت تصمیم
بگیری بشینی وببینی دیگران دارن واست تصمیم میگیرن اونم
واسه زندگیت ولی چیزی نگی هیچ کاری از دستت برنیاد چون
دختری چون حق انتخاب نداری چون محدودی...
این بار اولم نیست که باید از چیزی که دوسش دارم بگذرم خیلی
وقتا بوده که دوست داشتم خیلی کارارو بکنم دوست داشتم
زندگی کنم مثل بقیه دوست داشتم لذت ببرم از زندگیم ولی
هیچ کاری نکردم از این خوشی های زودگذر گذشتم وبا تنهاییام
کنار اومدم و روزی هزار بار خدارو شکر کردم آخه ناشکری کردنو
بلد نیستم ولی گاهی وقتا خیلی چیزا خیلی کسا آزارم میدن
گاهی وقتا تحمل شنیدن یه حرف ساده خیلی برام سخت میشه
گاهی وقتا اون قد ازاین زندگی خسته میشم که دلم میخواد
همه چیو بزارم وبرم ولی همینم دست من نیست همینم ازم بر
نمیاد...یه راه بیشتر ندارم اونم اینه که با خوب وبد زندگی بسازم
سختی هاشو تحمل کنم واز تنها عشق زندگیم بگذرم ومنتظر
بمونم که شاید روزی برسه که راحت راحت بشم بدون هیچ
دغدغه ای سرمو بزارم زمینو از این دنیا برم ودیگه هیچ وقت
برنگردم...هیچوقت...!