پيام
نوشته هاي ...
99/9/2
* راوندي *
من بعداز سالها متوجه شدم که به فلفل حساسيت دارم اونهم يادگاري بود که از دوستان اسکيت بازم توي پارک متوجه شدم يک روز که باهاشون اسکيت بازي ميکردم براي اينکه لطف خودشون رو نشون بدن بهم چيپس فلفلي تعارف ميکردند بعد از اينکه اومدم خونه چشمتون روز بد نبينه اينقدر خارش پا پيدا کردم که با اينکه فرو کرده بودم توي حوض آب بازم فايده نداشت
* راوندي *
وقتي ميخاراندم خون ميزد بيرون بعد آرام ميشدم اما ديگه لب به هيچ فلفلي نزدم و مشکل از بين رفت . سالها ميگفتند ممکنه از تخم مرغ يا کوجه فرنگي يا نوشابه و امثالهم باشه اما فلفل را هيچکي نگفت تا اينطور متوجه شدم . سالها خيالم راحت بود تا اينکه رفتم پيتزا گرفتم قبل از اينکه جاتون خالي شروع به خوردن کنم تصميم گرفتم قدري آويشن بپاشم روش به همين دليل بر داشتم و حسابي روي تمامش ريختم :)
* راوندي *
بعد از چند لحظه فوشنده گفت : آويشن نميخواي روش بريزي ؟ گفتم : ريختم :D در جواب گفت اون فلفل بود آويشن اينجاست :D خلاصه دردسرتون ندم اون فلفل قرمز بود و من هم چون نميخواستم از پيتزا بگذرم به هر صورتي بود تمامش رو خوردم گفتم بذار هر اتفاقي ميخواد بيافته :) بعد از اون بود که متوجه شدم فقط به فلفل سياه حساسيت دارم . اين مطلب را چون تداعي خون داشت و براي کسب تجربه همه دوستان نوشتم :)
نوشته هاي ...
نکن اينکارو دختر...البته منع کامل نه ولي کمش کن:)