نامه ای به قلبم...
نامه ای از سایر بدنم به قلبم:
تو آخر هممونو بگا میدی
نامه ای از سایر بدنم به قلبم:
تو آخر هممونو بگا میدی
در کلاس درس خدا؛
آن هایی که ناله می کنند، رد می شوند؛
آن هایی که صبر می کنند، قبول می شوند؛
آن هایی که شکر می کنند، شاگرد ممتاز می شوند.
+ تا حالا قتل کردی؟؟
- نه مگه بچه بازیه....
+ ولی من یه قاتلــــــم...!!
- چی؟؟ مگه میشه؟؟؟
+ آره میشــــــه ......
- وای چه هیجانی ! کجا دفنش کردی؟
+ پشت خنده هام...
_ چی ؟ چطور ممکنه؟؟
+ آره.........
- مگه کیو کشتی ؟؟؟!!!
+ احســـــــــــــاســـــــــــــــــمو...
چه دردیست؟!
خب قدرش را همین حالا بدانید.....
چند ماه دیگر....چند سال دیگــــــر....
میخواهید حسرت همین ادمی که کنارتان هست را بخورید!!!!!
آدمی که الان برایتان میمیرد شاید سالها بعد حتی اسمتان را به یاد نیاورد ....
زمان احساس آدمها را تغییر میدهد..!!!!
میدونی، نهنگا خیلی بدبختن
هرچی گریه کنن دل دلبرشون واسشون نمیسوزه
فکر میکنه آب دریاست رو صورتشون.
اینه که یهو نهنگه دلش میپُکه میاد میشینه تو ساحل و میمیره.
من میدونم.
من خودم یه نهنگ مرده ام......
حس پرنده ای رو دارم که ازقفس آزاد شده
اما پرواز از یادش رفته !
گـاهـی ایـنـکـه صـبـح هـا ...
دلـت نـمـی خـواد بـیـدار بـشـی ..
هـمـیـشـه نـشـونـه ی تـنـبـلـی نـیـسـت !
خسته ای از زنـدگـی ...!
نـمـی خـوای قـبـول کـنـی کـه یـک روزِ دیـگـه
شـروع شـده ...